آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

میخواهید در آینده چه کاره شوید؟

با سلام و درود به روان پاک شهیدان دشت کربلا انشایم را آغاز می کنم. موضوع انشای من این است:  می خواهید در آینده چه کاره شوید؟ البته همه شغل ها خوب است و برای جامعه مفید می باشد اما برخی شغل ها از بقیه خوب تر! می باشد. مثلا" شغلی مثل دکتری خوب تابلو است که بهتر از راننده تاکسی می باشد و فکر نمی کنم هیچ آدم عاقلی در جواب این سوال بگوید دلم میخواهد در آینده راننده تاکسی شود! چون هرکس دلش نخواهد در آینده کاره ای شود، خود به خود راننده تاکسی خواهد شد! خلاصه اینجانب با تفکر فراوان در زمینه مشاغل مختلف به نتیجه رسیدم که دلم میخواهد چندین تا! شغل مختلف داشته باشم، چون به نظرم داشتن یک شغل به تنهایی خیلی کسل کننده و مسخره می باشد. اولش گف...
11 دی 1392

مسکاک

از اونجایی که دکتر بهم گفته حتما" حتما" باید "مسکاک" بزنم، منم که میشناسین! حرف گوش کن!!!!!! هروقت مامی منو میبره که بشوره به سمت مسکاکا حمله ور میشم و تا یکیشونو برندارن ول کن معامله نیستم.  یه مسکاک نارنجی مامی برام خریده با خمیر با طعم موز. منم باهاش دندونامو مسکاک میزنم:   حالا که دندونامو تمیز کردم و خوشگل شدم، میخوام برم مهمونی، کسی نمیاد؟ ...
11 دی 1392

عاشورای 92 و نذری من

امسال مامان جون به کمک مامازرگ برام نذری پختن. چون مامانم اولین سالی بود که نذری می پخت ساده ترینشونو انتخاب کرد: عدس پلو. اینم از دستپخت مامی از زبان خودش: عدس پلوش زیاد خوب نشد، هم یه کم شور شد و هم یه خورده تا مامان بزرگ ازش غافل شد ته دیگش سوخت و بوی دودی میداد! کلی هم توش زیره و دارچین ریختیم تا بوشو بگیره. برای سفید شدن برنجشم اومدم آبلیمو بریزم توی برنج در حال جوشیدن که زیاد ریختم و کمی ترش شد! (دیگه مونده چه بلایی سرش بیاد؟) خلاصه تهی غذا در ابعاد زیاد واقعا" سخته و اصلا" به اون راحتی که فکر میکردم نیست!   اینم من در لباس عزاداری اگه خدا قبول کنه.   به هر حال توی این روز مقدس دستای کوچولومو بالا می برم...
11 دی 1392
1